پایگاه خبری صبح بافق

۲۹ اسفند ۱۴۰۲

اخبار روز

به گزارش صبح بافق؛ خبر ارائه کتاب های خلاف شئون اسلامی و اخلاقی در یکی از مراکز فعال در شهرستان بافق به فرزندان پرسنل آن مجموعه سوهانی است بر روح و روان تمامی فعالین فرهنگی ای که تلاش می کنند از راه درستی به یک فرهنگ سلامت شهری برسند. شوربختانه این اتفاقات و اقدامات که کپی برداری پر اشکالی از نحوه و سیاق تربیتی دنیای غرب است به عوارض و ملاحظات اخلاقی آن هیچ توجهی ندارد. چگونه شیوه تربیت غربی می‌تواند شیوه صحیحی باشد در حالی که این کشور ها خود از پر مسئله ترین ملل در مسائل جنسی هستند؟ کجا شیوه تربیتی غربی قرار است امنیت جنسی به انسان بدهند در حالی که همین چند وقت قبل در قلب غرب، یعنی فرانسه، تجاوز به مادر و خواهر قانونی شده است و حتی خواهر هم از دست برادر خود یا دختر از دست پدر خود امنیت ندارد؟ آیا چنین نتایج فاجعه باری که در خود غرب از این شیوه آموزشی حاصل شده است دلیل کافی نیست که بدانیم قرار نیست از این سیاق نتیجه مثبتی بدست آوریم ؟ اما اشکال کار صرفا نتایج فاجعه بارش نیست! حتی اگر ما غرب را در برابر خود نداشتیم و این روش یک متد آزمایش پس داده نبود؛ باز هم به قطع میشد گفت که چنین آموزش هایی پر ضررند. اشکال اول چنین آموزش هایی این است که نالازم اند! یقینا کودکان و نوجوانان اقشاری دائما در معرض خطر اند اما چه کسی گفته است که راه حل حفاظت در برابر خطر این است که به کودکان به صورت کاملا صریح مسایلی گفته شود که حس کنجکاوی او را را ناخواسته تشدید کند؟ چه کسی گفته است که تنها راه حفاظت از دختران تشریح واضح اعضایی ست که موجب تحریک اوست؟ چه کسی گفته است که آشنایی با مسائل جنسی تضمین می کند که فرزندان ما مورد تجاوز قرار نگیرند!؟ بهترین شیوه تامین امنیت فرزندان اقدامات حمایتی والدین است نه آموزش نحوه برقراری رابطه جنسی! اساسا تا یک سنی وظیفه حفاظت از شخص نه بر عهده خود او که بلکه بر عهده خانواده اش می‌باشد و با در نظر گرفتن چنین نکته ای متوجه می‌شویم که آموزش جنسی به کودکان برای رسیدن به امنیت کاری است عبث و نالازم. ایراد دومی که وجود دارد این است که چنین آموزش های منجر به بروز بلوغ جنسی زود رس کودکان می شود. این نکته از حمایت علم روانشناسی هم برخوردار است که هر چه کودکی بیشتر در برابر تابش مسائل جنسی قرار بگیرد زودتر غریزه خود را فعال خواهد یافت. ایراد این مسئله این است که غریزه کودک روشن و فعال می شود اما عقل او هنوز در حد لازم رشد نیافته باقی می ماند. این مسئله منجر می گردد که بی بند و باری اخلاقی بسیار بیشتر گردد و این خود آسیبی قابل توجه است. فعال کردن غریزه جنسی در کودکی بدون کفایت عقلی لازم مانند دادن تیغ در دست زنگی مست یا اسلحه در دست مجنون است! آسیب های رابطه های غیر اخلاقی کودکانی که هنوز از غیر اخلاقی بودن برخی مسائل آگاهی قابلی ندارند را چه کسی جوابگو خواهد بود؟ اشکال سومی نیز وجود دارد. این آموزش ها به غایت ناکارآمد اند. حقیقت این است که آگاهی از اندام جنسی دخترانه و پسرانه هیچ تضمینی نمی‌دهد که یک کودک ده ساله وقتی از مدرسه خارج می شود توسط یک مرد قوی هیکل ۳۰ ساله مورد آزار کلامی و حتی لمسی و نهایتا جنسی قرار نگیرد! در چنین وضعیتی آشکارا چنین آموزش هایی عبث تلقی می‌شوند. به هر حال انتظار این است که آقایان به تلاش های فعالین فرهنگی شهرستان ارج نهند. فرهنگ و تربیت ابدا موضوعی غیر کارشناسی و غیر تخصصی نیست و به هیچ وجه اینگونه نمی باشد که ما بدون گذراندن یک سری مراحل بتوانیم در این وادی قدم برداریم! قدم برداشتن در وادی فرهنگ بدون آگاهی های لازم نتیجه اش می شود رشد دادن بیشتر مسائل جنسی به بهانه و خاطر کنترل مسائل جنسی موجود در جامعه! فعالین فرهنگی دارالمومنین بافق انتظار دارند که جریان های این شهرستان به خلوص و طهارت فرهنگ شهر احترام بگذارند نه اینکه با دست خودمان آلودگی را وارد در شهر نماییم. به یقین عناوین جذابی مانند آموزش، تربیت، رشد و … نیز توجیه کننده این دست اقدامات غیر کارشناسی و پر ایراد نمی‌باشد. انتهای پیام/

ارسال دیدگاه