پایگاه خبری صبح بافق

۳ آذر ۱۴۰۳

اخبار روز

صبح بافق؛ به مناسبت روز معلم؛ یادی از مرحوم آزادی اولین معلم روستای شیطور معلمی که دقایقی قبل از کلاس با دوچرخه این مسیر سنگلاخ بافق تا شیطور را طی نموده و اگر ابتدای زمستان بوده حتی بخاری را هم با همان دوچرخه حمل کرده تا دانش آموزانش سرمای آن روزهای روستا که هیچ امکاناتی نداشته را حس نکنند… به نام‌آنکه جان را فکرت آموخت این روزها زیاد به این جمله و هزاران عبارات شبیه آن بر مے خوریم‌ که “روز معلم یادآور شڪوه و عظمت زنان و مردان پاڪباخته‌اے است ڪه در طول تاریخ در عرصه تعلیم و تربیت زیباترین جلوه‌هاے عشق و ایثار را به نمایش گذاشته‌اند…” و اینجاست که ناخودآگاه یاد زنده یاد” سید محمد آزادے ” معلم تاریخے بافق و شیطور زنده میشود که عاشقانه و خالصانه معلمے کرد و از هیچ تلاشے براے دانش آموزانش چه در شهر بافق و چه روستاے شیطور فروگذار ننمود و آنچنان خدمت مے کرد که انگار اینان را فرزندان خود مے داند و انگار نه انگار دقایقے قبل از کلاس با دوچرخه این مسیر سنگلاخ بافق تا شیطور را طے نموده و اگر ابتداے زمستان بوده حتے بخارے را هم با همان دوچرخه حمل کرده تا دانش آموزانش سرماے آن روزهاے روستا که هیچ امکاناتے نداشته را حس نکنند و درس بخوانند و امروز وقتے به او فکر میکنیم در ۶۷ سال قبل نه تنها وظیفه معلمے را به نحو احسنت انجام داد و شاگردانش را باسواد نمود بلکه به واقع سوخت و نورافشانے کرد. او که از اولین معلم هاے بافق و بعضا وے را به همراه مرحوم شیخ ابو جعفر ادیب از بنیانگذاران علم در بافق مے دانند؛ متولد ۱۳۰۵ فرزند سید عباسعلے بود که در تاریخ ۱۳۲۶/۷/۱۳ در اداره فرهنگ آن زمان استخدام و در سال ۱۳۳۲ مامور شیطور گردید و به مدت دوسال در مدرسه اے که در محل خانه مرحوم صمدآقا با ۶ دانش اموز برقرار بود و دانش آموزانے همچون سید باقر حسینے ، سید حسین حسینے ، محمد ابراهیمی(میرزا آقا ) ، حسین خلیلے (موسے ) ، حسین آقا علوے و محمدآقا حسینے در این کلاس درس حضور داشتند ؛ تدریس نمود. از خصوصیات بارز او احترام به دانش آموزانش بود و گرچه به وقت تنبیهات مخصوص خودرا داشت اما شخصیت دانش آموزانش را خرد نمے کرد و چه بسا شاگردان بزرگے را به روش تکریم تربیت نمود ‌و آنچنان به درس و روحیه آنان مے رسید که تعلیم و تربیت را به واقع معنا کرد افسوس و صدافسوس بزرگش نداشتیم تا از میان ما رفت ولیکن در سرزمین خاطره ها آنان که خوبند همیشه سبزند و ماندگار و بے شڪ یاد و خاطره این معلم پرکار و بے ادعا جاودانه خواهد ماند . وے که شش ماه قبل از مرگ خود در سن ۹۳ سالگے از سلامتے کامل برخوردار بود علاوه بر اینکه هیچ گاه رانندگے نمے کرد و دوچرخه تنها مرکب او بود ، کیلومترها نیز پیاده روے مے کرد و از تغذیه سالم برخوردار بود و خود میگفت که هیچگاه نوشابه و غذاهاے چرب و فست فود و غیره را تناول ننموده و همین را سبب سلامتے کاملش در نداشتن دیابت ، فشار خون و چربے مے دانست که صد البته نان حلال و زحمتے که براے معلمے خود کشید هم بے تاثیر نبود و حتے میگویند زمانے در زمان اشتغالش از طرف آموزش و پرورش یزد به او زمین مے دادند که اعلام نموده بود که چون خانه دارم این زمین را به دیگران بدهید و حتے بعد از بازنشستگے مدتے که در اداره پیکار با بیسوادے آن روز که خدمت میکرد اگر از تلفن آن جا استفاده شخصے مے نمود خودکار یا تمبر به جاے آن مے گذاشت مرحوم آزادے که از سواد و هوش وحواس خاصے تا زمان مرگ خود بهره مند بود و هزاران بیت شعر از شعراے بزرگ را از حفظ داشت ؛ خود نیز شاعر بود و بواسطه حافظه ے فوق العاده اے که داشت شعرهایش را از بر میخواند. او سروده اے براے پس از حیات خود دارد که هم اینڪ بنا به وصیتش بر آرامگاه او حڪ شده است . ◾️برسر سنگ قبر آزادی اے که از خاکیان کنے یادی گویمت که محمدے بوده که رجوع ، به خاڪ بنموده متولد ، هزاروسیصدو پنج سیدے ، دیده ، داغ و برده چه رنج اشتعالش ، معلمے از حال بیست وشش ، سوابقش از سال بے زعنوان و غیرمشهوری یزد و شیطور و بافق ماموری به امید گذشت یزدانش که ببخشد همه گناهانش◾️ “یادش گرامے و مقام قرب الهے ماوایش و روحش شاد با قرائت فاتحه و صلوات” گرآورنده: حاج غلامرضا عبداللهے شیطورے

ارسال دیدگاه