پایگاه خبری صبح بافق

۴ آذر ۱۴۰۳

اخبار روز

به گزارش صبح بافق؛ مرد میانسال صحبت های خود را این گونه آغاز کرد:چند سالی است که به همراه خانواده از شیراز به میبد مهاجرت کرده ایم شرایط دشوار زندگی روز به روز برای ما بدتر شد . خدا شاهد و ناظر زندگی ما بوده و هست که غربت و اجاره نشینی و خرج و مخارج همسر و فرزند و شغل دشوار شرایط بدی برای من ایجاد کرد . بعد از چند روز خسته کننده و دوری از خانواده مثل همیشه پناهگاه من بیابان بود و اعتیاد ،با کامیونی که هزینه امرار معاش خانواده را تامین می کردم در محور کمربندی غربی در حال بازگشت به میبد بودم که توسط مامور پلیس راه به من دستور توقف داده شد. اعمال قانون و پرداخت جریمه بدترین چیزی بود که در آن لحظه به فکرم رسید و این اتفاق افتاد. جناب سروان “رحیم محمدی” پس از اعمال قانون کاملا به خستگی و عصبانیت و اعتیاد من پی برد ؛ چند دقیقه من را از ادامه رانندگی منع و شروع کرد با من صحبت کردن، من هم که از همه چیز خسته و در مانده بودم و رفتار محترمانه و دوستانه وی را دیدم به او اعتماد کردم و سفره دلم را برای او پهن کردم . این پلیس مهربان از من درخواست کردن که به خاطر همسر و فرزندانم اعتیاد را ترک کنم ولی بنده آه در بساط نداشتم که بتوانم با ناله سودا کنم. سالها بود که با اعتیاد دسته و پنجه نرم می کردم نه پشتیبانی داشتم و نه انگیزه ای که خداوند این مامور خداشناس را سر راه من قرار داد که با صحبت هایش تحت تاثیر قرار گرفتم و تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم . به اصرار وی در مرکز ترک اعتیاد شهرستان اردکان بستری شدم و وقتی فهمیدم هزینه های ترک اعتیاد را این پلیس مهربان متقبل شده انگیزه ام بیشتر شد و امروز من و خانواده ام صاحب یک زندگی عالی و عاری از مواد مخدر هستیم. وی ادامه داد: بعد ها فهمیدم که سروان محمدی ۲ نفر دیگر از افرادی که مانند من در دام اعتیاد گرفتار شده بودند را با هزینه شخصی نجات داده است. صمیمانه از زحمات این پلیس وظیفه شناس و خیر تشکر و قدردانی و وی آرزوی موفقیت دارم .

ارسال دیدگاه