” جریان بحران زا ” و ” بحران زیست “
این روزها شاهد رویدادهای جدید در شهرستان هستیم رویدادهایی که نتیجه اقدامات نسنجیده ، غیر علمی و کارشناسی نشده ای است که بعد از قریب ده سال به دست مردم رسیده است و بهتر بگوئیم عبرتهایی که نتیجه اش جز عقب ماندگی ده ساله نبوده است ، و این در حالی است که این سال های سپری شده و از دست رفته، باید زمینه پیشرفت های زیرساختی مادی و معنوی شهرستان را در بر داشته باشد .
آری این جملات سنگین و استخوان سوز که نتیجه ای هم به دنبال نداشته، چیزی نیست جز ادبیات ایجاد بحران ، سوق دادن و تشویق عامه مردم به حضور در تجمعات و به اصطلاح ” هدایت کردن آنان به کف خیابان ” .
چیزی که سالها قبل بزرگان در رابطه با تجمعات و اعتصابات به وجود آمده ، از آن به عنوان عامل بدبختی و عقب ماندگی شهر نام می برند و دقیقا به عکس آن ، از جریانی به عنوان فرصتی برای پیشرفت شهر نام بردند و اینک بعد از یک دهه وقتی به اطراف خود نگاه می کنیم به حرف بزرگانی می رسیم که از سر دلسوزی به مطالبه بحق از مسیر قانونی را متذکر می شدند..
امروز آن روزی است که نشان می دهد جریان بحران زا در واقع کسانی نبودند جز افرادی بحران زیست ،که حاصل یک دهه زیستن در این شرایط برای مردم این شهرستان ، جز از بین رفتن سرمایه های مادی ، معنوی و از همه مهمتر انسانی ، عایدی دیگری نداشته است .
شهری که الان می بایست قطب صنعتی و معدنی باشد در شرف از دست دادن همین حداقل ها چه از نظر مادی و چه از نظر انسانی است به گونه ای که حتی استعداد یک فرماندار بومی را از دست رفته می بیند و امروز این جریان بحران زاست که حداقل می باید معقولانه نسبت به اشتباهات گذشته خود ، هم عذرخواهی کند و هم در جهت گفتمان جدید سرمایه گذاری با نگاه علمی و تخصصی به آینده این نسل شهرستان اهمیت داده و ضمن پاسخگویی، از این زیستگاه متوهمانه ، آلوده و کثیف خارج شود .