به گزارش صبح بافق؛ از سلسله جلسات فرهنگی بصیرتی کانون توسعه ارزش های شهرستان بافق با موضوع “بافق در گذر تاریخ” با سخنرانی دکتر علی اکبر تشکری بافقی نویسنده کتاب یزد در عهد خوانین بافقی و عضو هیئت علمی دانشگاه یزد در محل مسجد میرزا محمد حسین برگزار شد.
دکتر تشکری در این مراسم گفت: در تاریخ های محلی معمولا غلو زیاد و از طرفی وجه تسمیه ها نیز مورد شک و تردید است، به طور مثال حافظ می گوید دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت . . . در یزد به دنبال رد پای اسکندر می گردند. به همان اندازه که میبد را نمی دانیم چرا میبد است، بافق را هم نمی دانیم.
وی در ادامه افزود: شواهدی از کوره ها در تپه های قاضی میرجعفر یافت شده، خشت هایی از دوره ی اشکانیان و ساسانیان که حداقل قدمت بافق را نشان می دهد. بافق تا سده ی ۱۱ جزء کرمان بود و لاجرم باید منابع کرمان را دنبال کنیم. این شهر بین ولایت یزد و ایالت کرمان قرار دارد و از لحاظ خورده فرهنگی هم با بقیه ی شهرهای یزد شباهتی ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه یزد تصریح کرد: بافق از دوره صفویه جزء یزد می شود، ابتدا روستاهای پراکنده با محوریت قنات ها، روستاهایی مثل بوستان، قلعه کافر و غیره، باقرآباد را عبدالرحیم خان برای پسرش باقرخان می سازد و نقطه ی محوری تجمع در بافق امامزاده عبدالله(ع) بوده است. بلند بودن این منطقه و عدم تخریب آن در سیل ها مرکزیت را تشدید می کند. اهمیت قصبه به دو بال آن یعنی قلعه و لرد بوده است. چرا یک محله نامش قلعه است؟ البته با قدمت بالا و مستحکم زیاد.
تشکری از بافق به محل نزاع یزد و کرمان نام برد وعنوان داشت: بافق محل نزاع یزد و کرمان بوده و یکی از جاده های تجارت شمال به جنوب از آن می گذشته است. بافق در مسیر دو تجارت یزد به اصفهان که از طریق هرمز می آمده بوده و بر اساس اسناد بزرگترین شاه راه مبادلات ایران بوده و از طرفی جاده ی یزد تبریز نیز از همین مسیر عبور می کرده است. کالاهای تبریز و کالاهای بندر در نقاطی به هم برخورد می کردند. قصبه ای که در دو جاده تجاری بوده است.
سخنران نشست بافق در گذر تاریخ خاطرنشان کرد: اینکه محله ی لرد تعریف بارانداز می شود می تواند تجاری بودن شهر را نشان دهد. یکی از مسئولیت های مهم حکومت ها حفظ امنیت جاده های تجاری است و خان ها معمولا از این نوع نظامی گری ها بوجود می آمدند. تفنگ چیان و بهادران بافقی رشادت ها آفریدند و در جنگ با عثمانی ها این نظامی گری هاست که نخبگی ایجاد می کرد و محله ای به نام قلعه معرف این نوع نظامی گری است.
دکتر تشکری به زمین گیر شدن ازبک ها در دو مرحله توسط بافقی ها اشاره و بیان داشت: در دو مرحله تفنگ چیان بافقی ازبکان را در یزد زمین گیر و صفویان از نظامیان بافقی برای حفظ امنیت استفاده و خوانین بافقی از همین جا در زمان اوج صفویان به قدرت می رسند. تفنگ چیان بافقی به حدی از خودشان رشادت نشان می دهند که یکی از اجداد آقا محمد تقی خان به مسئولیت مین باشی یعنی به فرماندهی ۱۰۰۰ نفر در می آید .
وی ادامه داد: ما احکامی داریم که از شاه عباس و دیگر شاهان آن دوره به صورت مستقیم بدون توجه به یزد و کرمان به مین باشی ها داده شده و این نگاه در انتهای صفویه به اوج خود می رسد. محمود افغان ۳ مرتبه به یزد حمله و به همت عنایت سلطان بافقی، علی رغم فتح اصفهان موفق نمی شود. به توصیه مرتاض های هندی، محمود افغان در یکی از کوه های اطراف یزد چهل روز گرسنگی می کشد تا امکان فتح یزد را پیدا کند، که علی رغم فتح، دیوانه وسپس در مرحله چهارم اشرف افغان با خیانت و فریب، میرزا را دستگیر و طی ۱۵ روز زنده زنده او را قطعه قطعه می کنند. بدین ترتیب سلسله ی خوانین بافقی در یزد ظهور پیدا می کند و ۸۸ سال حکومت می کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه یزد بیان داشت: در این دوره از چند جهت یزد توسعه می یابد، اول توسعه تجاری بویژه با فارس، دوم توسعه فرهنگی با ایجاد مدارس علمیه، سوم توسعه امنیتی و سیاسی و چهارم توسعه عمرانی، در بافق مصلایی در نهایت عظمت در دوره شاه صفی ساخته می شود، حمام خان از زیباترین حمام ها بوده که میرزا سلطان محمود می سازد. چاه خاور یا چاه قادر، عبدالرحیم خان قنات های باقر آباد، محمد آباد، مهرآباد و . . . و دشت خان که به اشتباه دشت خون می گویند را بنا می کند. قنات مبارکه بزرگ و گوارا بود که به نام همسرش مبارکه مهرافروز خانم می گذارد.
دکتر تشکری یادآور شد: آخرین فرد از سلسله ی خوانین بافقی عبدالرضا خان، مقام بیگلربیگی را داشته او مدرسه علمیه مسجد جامع را ایجاد می کند. در یزد بحران عبدالرضا خان آنقدر بالا می گیرد که حکومت برای سرکوب اقدام و او به بافق می آید. قلعه ی او را به توپ می بندند و علی رغم قول و قرارها، مطابق اسناد، صبحگاهان اعضای خانواده محمد ولی خان او را قطعه قطعه می کنند. به دلیل ازدواج هایی که با خوانین و علما انجام داده بودند ریشه ایشان هنوز باقی است.
وی از نوه عبدالرضا خان به عنوان اولین نخست وزیر ایران اشاره و گفت: اولین نخست وزیر ایران در دوره مشروطه نوه عبدالرضا خان بوده و این خانواده نفوذشان آنقدر بود که حکام تغییر می دادند. مسیر عبور تجار وقتی از طرف مهریز شد بافق در گودی تجاری افتاد و تا زمان ظهور سنگ آهن، مهمترین تجارت، صنایع حصیری یا نخلی و دومین آن پرورش شتر بوده است. آن زمان مالیات مراعی که مربوط به مراتع بوده اخذ و مربوط به شتر چرانی می شده است.
سخنران نشست بافق در گذر تاریخ گفت: در انتها خواهش دارم بلف ها را باور نکنید. آنچه داریم ارزشمند و زیاد است. یک ژاپنی با سفر به یزد عنوان داشت که در کمبریج مشغول به فعالیت هستم و بر روی تاریخ های محلی و بخشی که مربوط به خوانین بافق است کار می کنم و آمده ام که وقفیات وی را ببینم.
دکتر تشکری در پایان ضمن بیان این مطلب که میراث فرهنگی را زیر پای گردشگری ذبح نکنید افزود: شهر بافق پایلوت خوانین است و گردشگر باید باغ عمارت و کوشک را ببیند. در بافت تاریخی مجوز خانه سازی ندهید، هویت شهر شما همین ابنیه است ومیراث فرهنگی را زیر پای گردشگری ذبح نکنید. مساجد و بازار محل تجمعات و زندگی بوده و انتظار دارم که آثار خوانین که باقی مانده نگهداری شود. باستان شناسی و کالبدشناسی قاضی را شروع کردند ولی ادامه نیافت و این نیاز توجه دارد.
انتهای پیام/